فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sonny

ˈsʌni ˈsʌni

معنی و نمونه‌جمله

noun

فرزند جان، پسرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

How are you, sonny?

حالت چطوره، پسرم؟

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sonny

  1. noun a male child (a familiar term of address to a boy)
    Synonyms:
    lad sonny-boy laddie cub

ارجاع به لغت sonny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sonny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sonny

لغات نزدیک sonny

پیشنهاد بهبود معانی