فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Speedometer

spɪˈdɑːmət̬ər spɪˈdɒmətə / / spiː-

شکل جمع:

speedometers

معنی

noun

سرعت‌سنج، کیلومتر شمار ساعتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد speedometer

  1. noun a meter fixed to a vehicle that measures and displays its speed
    Synonyms:
    speed indicator

ارجاع به لغت speedometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «speedometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/speedometer

لغات نزدیک speedometer

پیشنهاد بهبود معانی