با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spininess

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ویژگی خاری یا تیغی، تیغی بودن، تیزی، خارسانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spininess

  1. noun The quality of being covered with prickly thorns or spines
    Synonyms: prickliness, bristliness, thorniness

ارجاع به لغت spininess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spininess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spininess

لغات نزدیک spininess

پیشنهاد بهبود معانی