با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Spinner

ˈspɪnər ˈspɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ریسنده، نخ‌ریس، نختاب، تابنده، عنکبوتی که تار می‌تند، کارگر یا ماشین نخ‌ریسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spinner

  1. noun Someone who spins (who twists fibers into threads)
    Synonyms: spinster, thread maker

ارجاع به لغت spinner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spinner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spinner

لغات نزدیک spinner

پیشنهاد بهبود معانی