آخرین به‌روزرسانی:

Spinner

ˈspɪnər ˈspɪnə

معنی

noun

ریسنده، نخ‌ریس، نختاب، تابنده، عنکبوتی که تار می‌تند، کارگر یا ماشین نخ‌ریسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spinner

  1. noun someone who spins (who twists fibers into threads)
    Synonyms:
    thread maker spinster

ارجاع به لغت spinner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spinner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spinner

لغات نزدیک spinner

پیشنهاد بهبود معانی