با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spinner

ˈspɪnər ˈspɪnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ریسنده، نخ‌ریس، نختاب، تابنده، عنکبوتی که تار می‌تند، کارگر یا ماشین نخ‌ریسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spinner

  1. noun Someone who spins (who twists fibers into threads)
    Synonyms: spinster, thread maker

ارجاع به لغت spinner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spinner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spinner

لغات نزدیک spinner

پیشنهاد بهبود معانی