امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Staccato

stəˈkɑːt̬oʊ stəˈkɑːtəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective adverb
    (موسیقی) قطع‌شده، منقطع، به‌طور فشرده، به‌طور بریده‌بریده ادا کردن
    • - staccato gunfire
    • - تیراندازی ناپیوسته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد staccato

  1. adjective With distinct breaks between successive tones
    Synonyms: disconnected
    Antonyms: legato
  2. adverb Separating the notes; in music
    Antonyms: legato

ارجاع به لغت staccato

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «staccato» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/staccato

لغات نزدیک staccato

پیشنهاد بهبود معانی