داستان/خبر فاش شدن، داستان/خبر برملا شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The story broke about the scandal, and the politician resigned.
خبر رسوایی فاش شد و سیاستمدار استعفا داد.
The newspaper broke the story about the corruption.
روزنامه خبر فساد را برملا کرد/ فاش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «story breaks» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/story-breaks