آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
    آخرین به‌روزرسانی:

    Suction

    ˈsʌkʃn ˈsʌkʃn

    معنی suction

    noun

    مک‌زنی، جذب به‌وسیله‌ی مکیدن، جذب، عمل مکیدن، مکش، سوپاپ تلمبه

    noun

    مکش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد suction

    1. noun controlling sway
      Synonyms:
      effect of atmospheric pressures the force of a vacuum
    1. noun the act of sucking
      Synonyms:
      sucking suck

    ارجاع به لغت suction

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suction

    لغات نزدیک suction

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    reliable relentless related reinvent reimbursement regardless refreshments reckoning receptive really good really ratify raptor racket quality time رب انار لباس‌خواب ماهی اوزون‌برون ماهی مرکب ماهی تیلاپیا ماهی شعری آب سیاه آفتاب لب بام باد فتق بی‌غیرتی ترین ج جای جنون خالکوبی