فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Swingle

ˈswɪŋɡəl ˈswɪŋɡəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive
    کوتنگ، فدرنگ، چنبه، باهو
  • noun verb - transitive
    تیغه‌ی گندم‌کوب
  • noun verb - transitive
    (کتان و غیره را) با کوتنگ زدن و پاک کردن
  • noun
    مرد مجرد و بی‌بندوبار در امور جنسی، مرد هرزه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت swingle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swingle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swingle

لغات نزدیک swingle

پیشنهاد بهبود معانی