آخرین به‌روزرسانی:

Swingle

ˈswɪŋɡəl ˈswɪŋɡəl

معنی‌ها

noun verb - transitive

کوتنگ، فدرنگ، چنبه، باهو

noun verb - transitive

تیغه‌ی گندم‌کوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun verb - transitive

(کتان و غیره را) با کوتنگ زدن و پاک کردن

noun

مرد مجرد و بی‌بندوبار در امور جنسی، مرد هرزه

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت swingle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swingle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swingle

لغات نزدیک swingle

پیشنهاد بهبود معانی