Tambour

ˈtæmbʊər ˈtæmbʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
تنبور، دهل، تنفس‌نگار، نبض‌نگار، (مبل‌سازی) رویه یا دیواره متحرک چوبی، دیواره متحرک چوبی ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tambour

  1. noun a frame made of two hoops; used for embroidering
    Synonyms:
    embroidery hoop embroidery frame

ارجاع به لغت tambour

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tambour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tambour

لغات نزدیک tambour

پیشنهاد بهبود معانی