با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Tessellation

    ˌtesəˈleɪʃən ˌtesɪˈleɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی آمریکایی: tesselation

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    ریاضی تسلیشن، مفروش‌سازی، پاره‌بندی (پر کردن یا فرش کردن یک سطح با اشکالی هندسی است؛ به شکلی که شکاف و فاصله‌ای بین این اشکال وجود نداشته باشد.)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - In mathematics, tessellation is a key concept in geometry.
    - در ریاضیات، تسلیشن یک مفهوم کلیدی در هندسه است.
    - Students learned about tessellation as part of their geometry unit.
    - دانش‌آموزان در مورد مفروش‌سازی به‌عنوان بخشی از واحد هندسه‌ی خود یاد گرفتند.
    - The tessellation of the jigsaw puzzle was challenging to complete.
    - پاره‌بندی پازل چالش‌برانگیز بود.
    noun countable
    موزاییک، موزاییک‌کاری
    - The artist created a beautiful tessellation on the floor of the museum.
    - این هنرمند موزاییک‌کاری زیبایی را در کف موزه خلق کرده است.
    - The tessellation featured intricate geometric patterns that mesmerized onlookers.
    - موزاییک دارای الگوهای هندسی پیچیده‌ای بود که تماشاگران را مسحور خود می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت tessellation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tessellation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tessellation

    لغات نزدیک tessellation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی