فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Time-consuming

ˈtaɪmkənˌsuːmɪŋ ˈtaɪmkənˈsjuːmɪŋ

معنی و نمونه‌جمله

adjective C1

وقت‌گیر، زمان‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Writing such a book is very time-consuming.

نگاشتن چنین کتابی بسیار وقت‌گیر است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت time-consuming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «time-consuming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/time-consuming

لغات نزدیک time-consuming

پیشنهاد بهبود معانی