فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Time-restricted

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دارای محدودیت زمانی، محدود به بازه‌ای از زمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- This offer is time-restricted and valid only for 24 hours.
- این پیشنهاد دارای محدودیت زمانی است و فقط برای ۲۴ ساعت اعتبار دارد.
- She follows a time-restricted eating schedule to manage her weight.
- او برای کنترل وزن خود از یک برنامه‌ی غذایی دارای محدودیت زمانی پیروی می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد time-restricted

  1. adjective only allowed, available, or effective for a limited period of time

ارجاع به لغت time-restricted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «time-restricted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/time-restricted

لغات نزدیک time-restricted

پیشنهاد بهبود معانی