فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Time Passes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

زمان می‌گذرد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Time passes quickly when you're having fun.

وقتی خوش می‌گذرد، زمان به سرعت می‌گذرد.

As time passes, memories fade.

با گذشت زمان، خاطرات محو می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت time passes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «time passes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/time-passes

لغات نزدیک time passes

پیشنهاد بهبود معانی