زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Titer

توضیحات:

همچنین می‌توان از titre به‌ جای titer استفاده کرد.

معنی titer

noun

چگالی محلول (که از طریق تیتراسیون معین می‌شود)

noun

کمینهی وزن یا مقدار ماده‌ی لازم برای رسیدن به نتیجه‌ی بخصوص (در تیتراسیون)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun

زمان لازم برای سفت شدن اسید چربیدار (پس از هیدرولیز)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد titer

  1. noun the concentration of a solution as determined by titration
    Synonyms:
    titre

ارجاع به لغت titer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «titer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/titer

لغات نزدیک titer

پیشنهاد بهبود معانی