چه بد، چقدر بد، حیف شد، متأسفم، متأسفانه، بد شد که
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The restaurant ran out of my favorite dish, too bad.
حیف شد که رستوران غذای مورد علاقهی مرا تمام کرد.
I wanted to go to the party, but I had to work. Too bad!
میخواستم به مهمانی بروم اما متأسفانه باید کار میکردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «too bad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/too-bad