آخرین به‌روزرسانی:

Trombone

trɑːmˈboʊn trɒmˈbəʊn

شکل جمع:

trombones

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

موسیقی ترومبون (یکی از سازهای بادی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She played the trombone in the school band.

او در گروه موسیقی مدرسه ترومبون می‌نواخت.

He dreams of becoming a professional trombone player.

او آرزو دارد که نوازنده‌ی ترومبون حرفه‌ای شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت trombone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trombone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trombone

لغات نزدیک trombone

پیشنهاد بهبود معانی