فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Turbidity

tərˈbɪdəti tɜːˈbɪdɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تیرگی، گل‌آلودی، مه‌آلودی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد turbidity

  1. noun Muddiness created by stirring up sediment or having foreign particles suspended
    Synonyms: turbidness, ooziness, slobbiness, sloshiness, sludginess, squelchiness

ارجاع به لغت turbidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turbidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turbidity

لغات نزدیک turbidity

پیشنهاد بهبود معانی