با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tutorial

tuːˈtɔːriəl tjuːˈtɔːriəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tutorials

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کلاس آموزشی
    • - I attended a tutorial to improve my skills.
    • - برای بهبود مهارت‌هایم در کلاس آموزشی شرکت کردم.
    • - The professor conducted a tutorial to help students.
    • - این استاد برای کمک به دانشجویان کلاس آموزشی برگزار کرد.
  • noun countable
    آموزش (کتاب کوتاه یا برنامه‌ی کامپیوتری و غیره که اطلاعاتی در مورد موضوعی خاص می‌دهد یا نحوه‌ی انجام کاری را توضیح می‌دهد)
    • - I watched a tutorial on YouTube to learn how to knit a scarf.
    • - آموزش بافتن شال‌گردن را در یوتیوب دیدم.
    • - I followed the step-by-step tutorial on the website to bake a chocolate cake.
    • - آموزش گام‌به‌گام پخت کیک شکلاتی را در سایت دنبال کردم.
  • adjective
    آموزشی، مربوط به درس، مربوط به تدریس، مربوط به معلم، معلمی
    • - We had a tutorial meeting with our professor.
    • - با استادمان جلسه‌ی آموزشی داشتیم.
    • - The tutorial book contained practice exercises and explanations for each concept.
    • - این کتاب آموزشی حاوی تمرین‌ها و توضیحات عملی برای هر مفهوم بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت tutorial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tutorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tutorial

لغات نزدیک tutorial

پیشنهاد بهبود معانی