Ultrasound
ˈʌltrəsaʊnd
ˈʌltrəsaʊnd
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
(امواج فرا صوتی که در درمان و جراحی به‌کار می‌روند) فراوا درمانی، فراوانمایی، اولتراسوند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد ultrasound
-
noun Using the reflections of high-frequency sound waves to construct an image of a body organ (a sonogram); commonly used to observe fetal growth or study bodily organsSynonyms: ultrasonography, sonography, echography
ارجاع به لغت ultrasound
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ultrasound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ultrasound
لغات نزدیک ultrasound
- - ultrasonics
- - ultrasonography
- - ultrasound
- - ultrastructure
- - ultrasuede