امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unclad

    American: ənˈklæd British: ˈʌnˈklæd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    verb - transitive adjective
    زمان گذشته و اسم مفعول: unclothe

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    verb - transitive adjective
    عریان، برهنه، لخت
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unclad

    1. adjective Not wearing any clothes
      Synonyms:
      au naturel bare naked unappareled nude unattired starkers undressed ungarbed ungarmented

    ارجاع به لغت unclad

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unclad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unclad

    لغات نزدیک unclad

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return