آخرین به‌روزرسانی:

Undershoot

ˌʌndəˈʃuːt ˌʌndəˈʃuːt ˌʌndəˈʃuːt ˌʌndəˈʃuːt

معنی‌ها

verb - transitive verb - intransitive

به زیر هدف (تیر) زدن، به هدف نرسیدن

verb - transitive verb - intransitive

(فرود هواپیما) پیش از باند فرودگاه فرودآمدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت undershoot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undershoot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undershoot

لغات نزدیک undershoot

پیشنهاد بهبود معانی