آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Unglue

ənˈɡluː ənˈɡluː

معنی unglue

verb - transitive

چسب چیزی را باز کردن (یا در آب حل کردن)

verb - transitive

(عامیانه) ناراحت کردن، پریشان کردن، آشفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

come unglued

(آمریکا - عامیانه) پریشان‌حواس شدن، خونسردی خود را از دست دادن، بر آشفتن

ارجاع به لغت unglue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unglue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unglue

لغات نزدیک unglue

پیشنهاد بهبود معانی