با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Wait For

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    منتظر بودن
  • phrasal verb
    انتظار کشیدن
  • phrasal verb
    صبر کردن
  • phrasal verb
    منتظر کسی ماندن
  • phrasal verb
    خدمت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wait for

  1. phrasal verb Wait until the specified event occurs
  2. phrasal verb Await the arrival of
  3. phrasal verb Wait for an event
  4. phrasal verb Wait for a person to do something
  5. phrasal verb Serve someone

ارجاع به لغت wait for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wait for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wait-for

لغات نزدیک wait for

پیشنهاد بهبود معانی