فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Washbasin

ˈwɑːʃˌbeɪsn ˈwɒʃˌbeɪsn

شکل جمع:

washbasins

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی روشویی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The plumber installed a new washbasin in the guest bathroom.

لوله‌کش روشویی جدیدی در حمام مهمان قرار داد.

I need to fix the leaky pipe underneath the washbasin.

باید لوله‌ی چکه‌کن زیر روشویی را تعمیر کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد washbasin

  1. noun A basin for washing the hands (`wash-hand basin' is a British expression)
    Synonyms:
    basin washbowl handbasin lavatory wash-hand basin washstand lavabo

ارجاع به لغت washbasin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «washbasin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/washbasin

لغات نزدیک washbasin

پیشنهاد بهبود معانی