با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Weber

ˈwebər ˈwebə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(برق) وبر (واحد شار مغناطیسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weber

  1. noun German physicist and brother of E. H. Weber; noted for his studies of terrestrial magnetism (1804-1891)
    Synonyms: Wilhelm Eduard Weber
  2. noun United States abstract painter (born in Russia) (1881-1961)
    Synonyms: max weber
  3. noun German sociologist and pioneer of the analytic method in sociology (1864-1920)
    Synonyms: max weber
  4. noun German conductor and composer of romantic operas (1786-1826)
    Synonyms: Carl Maria von Weber, Baron Karl Maria Friedrich Ernst von Weber
  5. noun German physiologist who studied sensory responses to stimuli and is considered the father of psychophysics (1795-1878)
    Synonyms: E. H. Weber, Ernst Heinrich Weber
  6. noun A unit of magnetic flux equal to 100,000,000 maxwells
    Synonyms: wb

ارجاع به لغت weber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weber

لغات نزدیک weber

پیشنهاد بهبود معانی