خوبانجامشده، خوبمدیریتشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The well-handled project was completed ahead of schedule.
پروژهی خوبانجامشده زودتر از موعد مقرر به اتمام رسید.
The well-handled negotiation resulted in a fair and mutually beneficial agreement for both parties.
مذاکرهای که خوب انجام شده بود، به توافقی منصفانه و متقابلاً سودمند برای هر دو طرف منجر شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well-handled» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-handled