فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Well-handled

wɛl ˈhændəld wɛl ˈhændld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    خوب‌انجام‌شده، خوب‌مدیریت‌شده
    • - The well-handled project was completed ahead of schedule.
    • - پروژه‌ی خوب‌انجام‌شده زودتر از موعد مقرر به اتمام رسید.
    • - The well-handled negotiation resulted in a fair and mutually beneficial agreement for both parties.
    • - مذاکره‌ای که خوب انجام شده بود، به توافقی منصفانه و متقابلاً سودمند برای هر دو طرف منجر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت well-handled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-handled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-handled

لغات نزدیک well-handled

پیشنهاد بهبود معانی