فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wheelbarrow

ˈwiːlˌberoʊ ˈwiːlˌbærəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun verb - transitive
    چرخ خاک‌کشی، چرخ دستی، فرقان، با چرخ دستی یا چرخ خاک‌کشی حمل کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wheelbarrow

  1. noun A cart for carrying small loads; has handles and one or more wheels
    Synonyms: barrow, garden cart, lawn cart

ارجاع به لغت wheelbarrow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wheelbarrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wheelbarrow

لغات نزدیک wheelbarrow

پیشنهاد بهبود معانی