با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Whoof

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive interjection
(صدای دمزنی عمیق و ناگهانی) هف، پف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the bear's whoof
- هف‌هف ناگهانی خرس
noun verb - intransitive interjection
هف کردن، پف پف کردن
noun verb - intransitive interjection
(ندای حاکی از خوشنودی یا رفع ناراحتی) های!، های‌های!
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت whoof

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whoof» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whoof

لغات نزدیک whoof

پیشنهاد بهبود معانی