فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Winterfeed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    (دامداری) در زمستان خوراک دادن، تغذیه‌ی زمستانه کردن، زمستان پروار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت winterfeed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «winterfeed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/winterfeed

لغات نزدیک winterfeed

پیشنهاد بهبود معانی