امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Winterfeed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
(دامداری) در زمستان خوراک دادن، تغذیه‌ی زمستانه کردن، زمستان پروار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت winterfeed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «winterfeed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/winterfeed

لغات نزدیک winterfeed

پیشنهاد بهبود معانی