فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wintergreen

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wintergreen

  1. noun Spicy red berrylike fruit; source of wintergreen oil
    Synonyms: teaberry, checkerberry, boxberry, mountain tea, groundberry, ground-berry, creeping wintergreen, spiceberry, gaultheria-procumbens
  2. noun Any of several evergreen perennials of the genus Pyrola
    Synonyms: pyrola

ارجاع به لغت wintergreen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wintergreen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wintergreen

لغات نزدیک wintergreen

پیشنهاد بهبود معانی