آخرین به‌روزرسانی:
Wireless Hotspot
معنی wireless hotspot | جمله با wireless hotspot
collocation
نقطه اتصال بی سیم
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cafe offers a free wireless hotspot.
کافه یک نقطه اتصال بی سیم رایگان ارائه می دهد.
I connected to the wireless hotspot at the airport.
من به نقطه اتصال بی سیم در فرودگاه متصل شدم.
ارجاع به لغت wireless hotspot
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «wireless hotspot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wireless-hotspot
لغات نزدیک wireless hotspot
- - wirehaired terrier
- - wireless
- - wireless hotspot
- - wireless keyboard
- - wireless telegraphy (or telegraph)