زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Working Capital

ˈwɜːrkɪŋˈkæpətəl ˈwɜːkɪŋˈkæpɪtəl

معنی working capital

noun phrase

مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد working capital

  1. noun money available for business
    Synonyms:
    venture capital equity capital working asset risk capital business assets fixed capital

ارجاع به لغت working capital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «working capital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/working capital

لغات نزدیک working capital

پیشنهاد بهبود معانی