آخرین به‌روزرسانی:

آزمایشگاهی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aazmaayeshi /

laboratorial, laboratory, lab, experimental, test-tube, in vitro, having to do with a laboratory

مربوط به آزمایشگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

هم آموزش نظری و هم آموزش آزمایشگاهی به‌ کار گرفته خواهد شد.

both didactic and laboratory instruction will be used.

باروری‌سازی آزمایشگاهی

in vitro fertilization

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آزمایشگاهی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزمایشگاهی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزمایشگاهی

لغات نزدیک آزمایشگاهی

پیشنهاد بهبود معانی