فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آسمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دچار تنگی نفس

فونتیک فارسی

aasmi
صفت

پزشکی asthmatic

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

حملات آسمی او با هوای سرد تحریک می‌شد.

His asthmatic attacks were triggered by cold weather.

پزشک به بیمار آسمی توصیه کرد که از آلرژی‌زاها دوری کند.

The doctor advised the asthmatic patient to avoid allergens.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آسمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آسمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آسمی

لغات نزدیک آسمی

پیشنهاد بهبود معانی