آخرین به‌روزرسانی:

آسیاب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aasiyaab /

water mill

آسیای آبی

آسیاب رودخانه برق روستای مجاور را فراهم کرد.

The water mill on the river provided power for the nearby village.

این آسیاب در قرن هجدهم ساخته شده است و هنوز هم کار می‌کند.

This water mill was built in the 18th century and is still operational today.

اسم
فونتیک فارسی / aasiyaab /

mill, gristmill

آسیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آسیاب نیروی خود را از آبشار می‌گیرد.

The mill derives its energy from the waterfall.

آسیاب بادی

windmill

اسم
فونتیک فارسی / aasiyaab /

کالبدشناسی molar (tooth), grinder

چهار دندان پهن در دو سوی آرواره

کشیدن دندان آسیاب دشوار است.

The extraction of a molar tooth is difficult.

او یکی از دندان‌های آسیاب مرا اشتباهی کشید.

He pulled one of my molars by mistake.

اسم
فونتیک فارسی / aasiyaab /

Asia

بزرگترین قاره‌ی کره‌ی زمین

آسیاب بزرگترین قاره‌ی زمین است.

Asia is the largest continent in the world.

سبک آشپزی در آسیاب متنوع و خوشمزه است.

The cuisine in Asia is diverse and delicious.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آسیاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آسیاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آسیاب

لغات نزدیک آسیاب

پیشنهاد بهبود معانی