فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

استان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بزرگترین واحد تقسیمات کشور که شامل چند شهرستان است، ایالت
  • فونتیک فارسی

    ostaan
  • اسم
    province, country, state
    • - بند امیر در استان فارس

    • - Amir dam in the Fars province
    • - استان همدان

    • - Hamedan province
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت استان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/استان

پیشنهاد بهبود معانی