آخرین به‌روزرسانی:

اشتراک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شراکت

فونتیک فارسی

eshteraak
اسم

participation, sharing, taking part, partnership, communion, association, commonality, combination, intersection, community

اشتراک منافع

a communion of interest

این کار دشوار فقط با اشتراک شما قابل اجرا است.

This difficult task can be carried out only through your participation.

آبونه

فونتیک فارسی

eshteraak
اسم

subscription

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

اشتراکم در کجله را لغو کردم چون دیگر به محتوایش علاقه نداشتم.

I canceled my subscription to the magazine because I wasn't interested in the content anymore.

او فراموش کرد که اشتراکش را تمدید کند.

She forgot to renew her subscription.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اشتراک

  1. مترادف:
    آبونه
  1. مترادف:
    انبازی شریک شریک‌شدن

ارجاع به لغت اشتراک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اشتراک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشتراک

لغات نزدیک اشتراک

پیشنهاد بهبود معانی