performance, conclusion, fulfilment, accomplishment, implementation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انجامش تحقیق دستاوردی نوآورانه بود.
The conclusion of the research was a groundbreaking achievement.
تعهد او به انجامش طرح قابل ستایش بود.
His dedication to the implementation of the plan was commendable.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انجامش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجامش