آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

انسانی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / ensaani /

human, of or related to humans, human-like, manlike, in a human way, compassionate, humanely

human

of or related to humans

human-like

manlike

in a human way

compassionate

humanely

وابسته به انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

قائل شدن ویژگی‌های انسانی برای جسم بی‌جان

to assign human attributes to an inanimate object

یک عمل انسانی

a human act

نمونه‌جمله‌های بیشتر

نفس انسانی خوپذیر است.

The human nature is impressionable.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انسانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انسانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انسانی

لغات نزدیک انسانی

پیشنهاد بهبود معانی