فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

اکلیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • تاج
  • فونتیک فارسی

    aklil, eklil
  • اسم
    crown, diadem
    • - اکلیلی مجلل و مزین به جواهرات

    • - a magnificent crown adorned with jewels
    • - اکلیل پادشاه در آفتاب درخشید.

    • - The king's crown sparkled in the sunlight.
  • گرد براق
  • فونتیک فارسی

    aklil, eklil
  • اسم
    bronze powder, gilding, glitter
    • - درخشش اکلیل

    • - sprinkle of bronze powder
    • - سطح آینه‌ی عتیقه با لایه‌ای از اکلیل پوشیده شده بود.

    • - The antique mirror's surface was covered in a layer of bronze powder.
  • تاج خورشید
  • فونتیک فارسی

    aklil, eklil
  • اسم
    نجوم corona
    • - اکلیل جنوبی

    • - Corona Austrlis
    • - اکلیل شمالی

    • - Corona Borealis
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت اکلیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اکلیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اکلیل

لغات نزدیک اکلیل

پیشنهاد بهبود معانی