با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

ایالت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • استان
  • فونتیک فارسی

    eyaalat
  • اسم
    state, province, canton
    • - او در جنوب ایالت زندگی می‌کند.

    • - He lives downstate.
    • - آنان خبر را در سرتاسر ایالت پخش کردند.

    • - They dispersed the news throughout the state.
    • - مرز ایالت

    • - a state line
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ایالت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ایالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ایالت

پیشنهاد بهبود معانی