به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بخشی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • مربوط به بخش
  • فونتیک فارسی

    bakhshi
  • صفت
    sectional, partitive, divisional, compartmental, departmental
    • - خطوط بخشی

    • - sectional lines
    • - مالکیت بخشی

    • - partitive ownership
  • (ریاضی) مقسوم
  • فونتیک فارسی

    bakhshi
  • اسم
    dividend
    • - مقسوم نهایی

    • - The final dividend
    • - عدد 15 مقسوم است

    • - The number 15 is the dividend
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بخشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بخشی

لغات نزدیک بخشی

پیشنهاد بهبود معانی