فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بدخیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مضر، خطرناک
  • فونتیک فارسی

    badkhim
  • صفت
    malignant
    • - غده‌ای که در پستان او پیدا شده، بدخیم است.

    • - The lump found in her breast is malignant.
    • - یک زائده‌ی بدخیم زیر چشم چپ.

    • - a malignant growth under the left eye.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بدخیم

ارجاع به لغت بدخیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدخیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدخیم

لغات نزدیک بدخیم

پیشنهاد بهبود معانی