فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

برای به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

به‌منظور، به‌جهت

فونتیک فارسی

baraaye
حرف اضافه

for, for the sake of, for the purpose of, in order to, to, on account of, toward, against, with, sake

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ما باید مسکن مناسبی برای بینوایان فراهم کنیم.

We must provide decent housing for the poor.

آن‌ها برای پایین نگه داشتن قیمت‌ها از روش‌های گوناگون استفاده می‌کنند.

They use various means to keep prices down.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

باید برای این اقلام عوارض گمرکی بپردازید.

You must pay customs for these goods.

برای روز مبادا پول اندوختن

to save money for a rainy day

آن‌ها برنج را تنها برای صادرات می‌کارند.

They grow rice exclusively for export.

کلاس ویژه برای کودکان تیزهوش

a special class for forward children

برای محکم‌کاری

to be on the safe side

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برای

  1. مترادف:
    از بهر به‌جهت به‌خاطر به‌سبب به‌علت به‌قصد به منظور
  1. مترادف:
    دربرابر در عوض
  1. مترادف:
    محض
  1. مترادف:
    به‌سوی به‌جانب به‌طرف

ارجاع به لغت برای

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برای

لغات نزدیک برای

پیشنهاد بهبود معانی