for, for the sake of, for the purpose of, in order to, to, on account of, toward, against, with, sake
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما باید مسکن مناسبی برای بینوایان فراهم کنیم.
We must provide decent housing for the poor.
آنها برای پایین نگه داشتن قیمتها از روشهای گوناگون استفاده میکنند.
They use various means to keep prices down.
باید برای این اقلام عوارض گمرکی بپردازید.
You must pay customs for these goods.
برای روز مبادا پول اندوختن
to save money for a rainy day
آنها برنج را تنها برای صادرات میکارند.
They grow rice exclusively for export.
کلاس ویژه برای کودکان تیزهوش
a special class for forward children
برای محکمکاری
to be on the safe side
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برای» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برای