۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

بروز دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / borooz daadan /

to declare, to demonstrate, to disclose, to display, to divulge, to express, to offer, to reveal, to show, to tell, to unlock, to wreak, to expose, to blab, to betray, to leak out

آشکار کردن، نمایان کردن، فاش کردن، مشخص کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او از بروز دادن محل اختفای آنان خودداری کرد.

He refused to disclose where they were hiding.

بروز دادن هم‌احساسی می‌تواند روابط بین‌ فردی را تا حد زیادی تقویت کند.

Showing empathy can greatly enhance interpersonal relationships.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بروز دادن

  1. مترادف:
    اظهار کردن ابراز کردن آشکار ساختن فاش ساختن فاش کردن
    متضاد:
    نهفتن نگفتن

ارجاع به لغت بروز دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بروز دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بروز دادن

لغات نزدیک بروز دادن

پیشنهاد بهبود معانی