for, for the sake of
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به خاطر تأخیر مکرر بیست دلار جریمه شد.
He was docked $20 for repeated tardiness.
به خاطر همهی زحماتتان ممنونم.
I'm so grateful for all that you've done.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بهخاطر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهخاطر