آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بهبودی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / behboodi /

betterment, recuperation, improvement, mend, amendment, amelioration, well-being, recovery

betterment

recuperation

improvement

mend

amendment

amelioration

well-being

recovery

نیکی، شفا، مداوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بهبودی سریع او شگفت‌انگیز بود.

His quick recovery was quite surprising.

بهبودی وضع اقتصاد کشور مستلزم ایجاد یک سازگان بانکی آزاد است.

The improvement of the country's economy requires the establishment of a free banking system.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بهبودی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت بهبودی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بهبودی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهبودی

لغات نزدیک بهبودی

پیشنهاد بهبود معانی