آخرین به‌روزرسانی:

ترانزیستوری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / teraanzistori /

transistorized, equipped with a transistor

وابسته به ترانزیستور، ترادار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ترانزیستوری کردن

to transistorize

رادیو ترانزیستوری

transistor, transistorized radio

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ترانزیستوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترانزیستوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترانزیستوری

لغات نزدیک ترانزیستوری

پیشنهاد بهبود معانی