زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

تعرفه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ta'refe /

tariff, price list

فهرست بهای کالاها

در سال ۲۰۰۵ اتحادیه‌ی اروپا بر کالاهای آمریکایی تعرفه گذاشت.

In 2005, the EU imposed tariffs on American goods.

حذف تعرفه‌های تجاری بین دو کشور منجر به افزایش همکاری اقتصادی بین آن‌ها شد.

The removal of trade tariffs between the two countries led to increased economic cooperation.

اسم
فونتیک فارسی / ta'refe /

ballot, vote, identity card

برگ شناسایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

تعرفه‌ام را پر کردم و آن را در صندوق انداختم.

I filled out my ballot and dropped it in the box.

کاندیداها مشتاقانه منتظر نتایج تعرفه بودند.

The candidates eagerly awaited the results of the ballot.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تعرفه

  1. مترادف:
    شناسایی ورقه‌شناسایی
  1. مترادف:
    رای
  1. مترادف:
    سیاهه فهرست

ارجاع به لغت تعرفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعرفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعرفه

لغات نزدیک تعرفه

پیشنهاد بهبود معانی