فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تعرفه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • فهرست بهای کالاها
  • فونتیک فارسی

    ta'refe
  • اسم
    tariff, price list
    • - در سال ۲۰۰۵ اتحادیه‌ی اروپا بر کالاهای آمریکایی تعرفه گذاشت.

    • - In 2005, the EU imposed tariffs on American goods.
    • - حذف تعرفه‌های تجاری بین دو کشور منجر به افزایش همکاری اقتصادی بین آن‌ها شد.

    • - The removal of trade tariffs between the two countries led to increased economic cooperation.
  • برگ شناسایی
  • فونتیک فارسی

    ta'refe
  • اسم
    ballot, vote, identity card
    • - تعرفه‌ام را پر کردم و آن را در صندوق انداختم.

    • - I filled out my ballot and dropped it in the box.
    • - کاندیداها مشتاقانه منتظر نتایج تعرفه بودند.

    • - The candidates eagerly awaited the results of the ballot.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تعرفه

ارجاع به لغت تعرفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعرفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تعرفه

لغات نزدیک تعرفه

پیشنهاد بهبود معانی