list, appendix, table, gloss, glossary, register, bill, contents, docket, enumeration, index, roster, roll, roll call, schedule, inventory, listing
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در دوران حکومت او نام بسیاری از مخالفین در فهرست سیاه وارد شد.
During his rule many dissidents were blacklisted.
او امروز افتخار دیگری بر فهرست افتخارات خود افزود.
Today, he added one more laurel to the list of his achievements.
شکل درست در زبان فارسی «فهرست» است.
«فهرست» واژهای فارسیشده از عربی «فِهرِس» یا «فِهرِسْت» است که در فارسی با همین شکل تثبیت شده و به معنی لیست، سیاهه، جدولِ مطالب، یا مجموعهای مرتب از اطلاعات به کار میرود.
«فهرس» شکل عربی آن است و در متون عربی استفاده میشود، اما در زبان فارسی معیار، «فهرست» تنها شکل صحیح و رایج است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فهرست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فهرست